مدیا مدیا ، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
پویاپویا، تا این لحظه: 11 سال و 25 روز سن داره

موش موشک بابایی

نوروز 93 و تولد یکسالگی پویا

در تاریخ 93/1/11 یه دونه دندون نیش پایین پویا دراومد  و در تاریخ 93/1/27 یه دونه دیگه دندون نیش پایین برای تولدش 7 تا دندون خوشگل داشته و الان که یک هفته از تولدش گذشته جمعا 8 تا مروارید خوشگل داره به اصرار از ما می خواهد که دستش رو بگیریم و توی خونه راه ببریمش بعضی وقتها دو دستش رو و بعضی وقتها یه دستش رو ... بعد از دو دور که راه بردیمش می زنگه زیر گریه که دوباره ...دوباره ...... مدیا هم که همچنان عروس شده .......از وقتی که بخاطر مرخصی زایمان پویا توی خونه بودم دیگه مدیا مامانی شده از صبح تا شب هزار بار میاد و برام حرف می زنه و میگه مامانی این و اینطوری و ................ مخصوصا بعضی وقتها که عجله دارم و مهمون دارم و می خواهم...
30 فروردين 1393

جشن سال نو مهدکودک مدیا و پویا

روهای آخر سال  عاشق بیرون رفتن و خرید کردن و دیدن مردم توی این شلوغی ام بعد از سرما خوردگی سخت و طولانی مدیا با گرمتر شدن هوا ترجیح دادم روزهای آخر رو ببرمش خیابون تا از نزدیک بوی عید رو استشمام کنه دادشی پیش باباش موند و من و دخترم پیاده رفتیم بیرون بردمش بازار و کلی گشتیم و خرید کردیم و براش ماهی عید خریدم  و خوراکی و ...... خلاصه یه عالمه خوش گذروندیم فردای اون روز برای اولین بار خودش اومد توی بغلم و من و بوسید من که شوکه شدم گفتم برای چی من و بوس کردی ؟ من و دوست داری ؟ گفت آره چون من و میبری بازار .......!!!!!! مثل هر سال جشن پایان سال و جشن چهارشنبه سوری از طرف مهد کودک برگزار شد ارکستر و حاجی فیروز و یه نفر دی...
26 اسفند 1392

اسفند 92

دو تا دندون جلوی بالای پویا هم دراومده و الان توی 11 ماهگی  شش تا مروارید کوچولوی خوشگل داره که وقتی باهاش می خنده دلم ضعف میره ..... عاشق اینه که سر پا بایسته   وقتی سر پا نگه اش می داریم کلی ذوق می کنه دستش رو به صندلی یا روروئک می گیره و مثل واکر باهاش راه میره ولی ماشاله دقیقا مثل مدیا بسیار بسیار محتاطه ... اینجا تولد مازیار بود  ...
9 اسفند 1392

آمار دندونهای مدیا

می خواهم از دندو ن هاش بگم  دندون های خوشگلشششش  . دندونهایی که هر کدومش کلی خاطره برامون داشت . دندون های اولی و دومی اش اصلا اذیتمون نکرد برای برای دندن های نیش و آسیا خییییییلی اذیت شدیم . باباش که هر شب مجبور بود بهش استامینوفن بده  ،  بچه ام هم  همچین پستونکش رو می کشید به لثه هاش و می جوییدش که نگو ....... بالاخره : 9 ماهگی .............Central incisor (دندانهای پیشین)  فک پایین(2 تا) 11 ماهگی ..........Central incisor (دندانهای وسطی) و  Lateral incisor (دندانهای جانبی  پهلویی) فک بالا (4 تا) 16 ماهگی ............ ( Canine (cuspid (دندان نیش )...
8 اسفند 1392

درد دل های یه مامان

حالا دیگه می خواهم از خودم بنویسم ... از گرفتاریهام .... از بچه داریهام .... از اینکه وقت سر خاروندن هم ندارم ... از اینکه واقعا درگیرم ... از اینکه خیلی روزها وقت ندارم حتی برم جلوی آینه ببینم چه قیافه ای شدم ؟؟؟؟ از اینکه نمی تونم حتی پنج دقیقه هم بشینم روی مبل و بگم اخیش ...!! از اینکه همش در حال بدو بدو کردنم ... همکارام به من میگن خانم بدو بدو .....!!!! از اینکه هر روز ساعت 1 میرم دنبال بچه هام  . بچه ها رو سوار ماشین می کنم و توی پارکینگ خونه  پویا رو بغل می کنم مدیا هم خودش میاد با سه تا ساک توی دستم (کیف خودم ، ساک مدیا ، ساک پویا)   میرم بالا ... لباس دو تا رو باید بیرون بیارم و ساک هاشون رو خالی کنم ...
30 بهمن 1392

سه سال و نه ماهگی مدیا و 11 ماهگی پویا (بهمن 92 )

پسرکم الان دیگه خودش یاد گرفته که وقتی بصورت سینه خیز هست ، بشینه اول میاد روی زانو و بعد خودش رو می کشه عقب و می شینه تازه توی یازده ماهگی از حالت سینه خیز رفتن به چهار دست و پا رفتن تبدیل شده و شروع می کنه چهار دست و پا میره مثل مدیا باید توی دستهاش یه اسباب بازی یا یه وسیله ای بگیره . با گرفتن توی یه دست راضی نمی شه حتما باید توی دو تا دستش باشه ..... عاشق کنترل تلویزون و   م ا ه و ار ه  است که بگیره توی دستهاش الان 4 تا مروارید خوشگل توی دهنش هست .. دو تا دندون جلوی پایین و دو تا دندون نیش بالا وقتی برنامه کودک آهنگ می زاره یا تبلیغ شادی هست پویا شروع می کنه به دست زدن یا رقصیدن به این صورت که بالا تنه  بدنش ...
18 بهمن 1392

سه سال و 8 ماهگی مدیا و 9 ماهگی پویا (دی 92)

پسرم رو برده بودم بهداشت برای چکاب پایان نه ماهگی    با وزن 9 کیلو و قد 87 . وزن اش خیلی بالا نبود ولی ماشاله قدش چرا . با اینکه ماشاله هزار ماشاله غذا رو خوب می خوره ولی دقیقا مثل همین سن مدیا است . مدیا هم دقیقا توی همین سن وزنش زیاد بالا نرفت . مدیا رو هم قرار بود پایان سه سالگی قد و وزن بگیرم ولی دفعه اولی که بردمش انقدر گریه کرد که اصلا حاضر نشد قد و وزن رو بگیره  خانم مسئول هم به من گفت اشکال نداره برو باهاش صحبت بکن هر وقت راضی شد دوباره بیارش ایندفعه که بردمش سه سال و هشت ماهگی بود خودش به من گفت که باهام میاد داخل . بهش گفتم اجاز میدی خانم قد و و وزنت رو بگیره ترس نداره مثل من که توی خونه می گیرم گفت باشه خانم...
22 دی 1392

تیرماه 92 پویای سه ماه و مدیای سه ساله

مدیا برای پویا بسکویت میاره و میگه مامان بده بخوره می گم عزیزم دندون نداره که بخوره میگه ببینم دندون نداره منم نشون میدم و میگه آها دندون نداره حرف بزنه و بخوره برای خودم و مدیا آب ریختم که بخوریم میگه مامان لیوان هامون رو بزنیم به هم . می گم اینو از کجا یاد گرفتی ؟ گفت : بفرمایید شام   ...
24 آذر 1392

جوجه های مامانی (آذر 92)

امروز یه کم تمرکز کردم تا از دخترم بگم ... از دخترم که باندازه تمام دنیا دوستش دارم می خواهم از کارهاش بگم ...کارهای خوب و بدش... از اینکه خدا رو شکر  الان دیگه مامانی شده ، دیگه دنبال باباش گریه نمی کنه ، اگه باباش یا من بخواهیم بریم بیرون دنبال سرمون  نمیاد ، نمی دونم شاید بزرگتر و عاقل تر شده از اینکه همش در حال کت و فت کردنه ...از در کابینتهای من تا جایی که دستش نمی رسه و صندلی آشپزخونه رو میذاره زیر پاهاش ..... از اینکه هر روز میره سراغ کشوی ملاقه و کفگیر هام و اونها رو میاره و میگه می خواهم غذا درست کنم ... از اینکه اسباب بازی های دوست داشتنی و مورد علاقه اش رو میاره و میده به پویا و میگه اینها رو من برا ...
15 آذر 1392