جشن سال نو مهدکودک مدیا و پویا
روهای آخر سال عاشق بیرون رفتن و خرید کردن و دیدن مردم توی این شلوغی ام
بعد از سرما خوردگی سخت و طولانی مدیا با گرمتر شدن هوا ترجیح دادم روزهای آخر رو ببرمش خیابون تا از نزدیک بوی عید رو استشمام کنه
دادشی پیش باباش موند و من و دخترم پیاده رفتیم بیرون
بردمش بازار و کلی گشتیم و خرید کردیم و براش ماهی عید خریدم و خوراکی و ......
خلاصه یه عالمه خوش گذروندیم
فردای اون روز برای اولین بار خودش اومد توی بغلم و من و بوسید
من که شوکه شدم گفتم برای چی من و بوس کردی ؟ من و دوست داری ؟ گفت آره چون من و میبری بازار .......!!!!!!
مثل هر سال جشن پایان سال و جشن چهارشنبه سوری از طرف مهد کودک برگزار شد ارکستر و حاجی فیروز و یه نفر دیگه بنام خاله پیرزن که با تمام آهنگها ی محلی می رقصید و ...آتیش بازی و ......
خلاصه خیلی خوش گذشت هم به بچه ها هم به ما
مدیا که فقط عشقش حاجی فیروزه .......