مسافرت شمال + سرزمین عجایب
تعطیلی عید فطر رو خیلی دوست داشتم برم مشهد ولی بخاطر ازدحام و شلوغی متاسفانه هتل پیدا نکردیم و قرار شد بریم شمال
با اینکه کلی توی ترافیک بودیم و جاده ای رو که همیشه 3 ساعته می رفتیم رو مجبور شدیم 11 ساعته بریم ولی خدا رو شکر مدیا اصلا اذیت نشد و ما رو اذیت نکرد
هوا یه کمی شرجی بود ولی خوش گذشت ...
مدیا اصلا حاضر نشد بره توی آب و آب بازی کنه حتی نخواست که شن بازی کنه ...
وقتی هم که باباش رفته بود شنا وقتی اومد و روی پاهای باباش ماسه بود بالاجبار ازش می خواست که اونها رو بشوره ..... قربون دختر خوشگلم که انقدر تمیزه .....
آنقدر که به نقاشی کردن علاقه داره حتی توی ماشین و توی هتل هم از ما می خواست بهش خودکار و کاغذ بدیم و نقاشی می کرد کلی سرگرم می شد
توی جنگل سی سنگان اصرار کرد که سوار اسب بشه ... برعکس مامانش اصلا از حیوانات نمی ترسه
برای دیدن بقیه عکسها برید به ادامه مطلب
اینم عکسهای تیراژه که مدیا با پسر عموش طاها با هم سوار شدند
قربون دو تا وروجک هااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا که دست هم رو گرفتند
این دفعه تیراژه خیلی بیشتر از دفعه قبل بهم خوش گذشت آخه دیگه مدیا ماشاله بزرگ شده بود و خیلی بازیها رو تنهایی سوار می شد قربون دختر بشم الهی...
اینم کیک تولد همسرم بود که مدیا زحمت کشید با انگشت اش کاکائوها ش رو از بین برد...