تولد 2 سالگی پویا
بالاخره پویا پسرم دو ساله شد الهی تولد 200 سالگی ات رو جشن بگیرم پسر گل ام
ولی بخاطر اینکه مدیا بهونه نکنه بهش گفتیم تولد اونه ....!!!!!!!!!
به سفارش مدیا کیک باب اسفنجی هم سفارش دادم ....
پویا الان هر کلمه ای که مدیا بگه اونم تکرار می کنه تازه بعضی ها رو داه یاد میگره دو کلمه ای بگه مثلا می گه :
ماما بیا ...
بابا آمد ...
ای دی (سی دی ) نیست ....
به سختی بعضی ها رو هم سه کلمه ای می گه :
من اینو دیدم ....
تیک (کیک) دودس (درست) شد ؟
پویا مهد کودکش رو خیلی دوست داره صبح ها که می برمش خوابه و تا ساعت 11 معمولا می خوابه بعد هم که من ساعت 2 می رم دنبالش ...روزهایی هم که بیداره خودش مشتاق میره مهد و روی تخت می خوابه
از امروز به بعد ساعت شیر ام تموم میشه و قاعدتا باید ساعت 4 بعدازظهر برم دنبالشون ولی اصلا دلم راضی نمی شه و نمی تونم بخاطر همون حس شدید مادرانه ....... خودم به هیچ عنوان طاقتم نمی گیره مجبورم از تمام مرخصی های استحقاقی و .... استفاده کنم تا بچه ها رو ببرم زودتر خونه
امروز که برای چکاپ دو سالگی بردمشون بهداشت خیلی راضی بودم
اول از اینکه پویا موقع قد و وزن اصلا گریه نکرد و خودش کاملا با بهداشتیار همکاری کرد و این نشون داد که پسرم ماشاله بزرگ شده و دیگه اینکه ...
پویا با وزن 12 کیلو و قد 90 سانتیمتر (دو سالگی )
و
مدیا با وزن 19 کیلو و قد 114 سانتیمتر (پنج سالگی)
نسبت به سه ماه گذشته (که پویا همش مریض بود) سیر صعودی داشتند
البته اینم بگم که این سیر صعودی ، سردردهای مکرر من و عصبی شدن ام و درد شدید و دوباره دیسک کمرم رو با خودش همراه داشت و مدیون دردهای موضعی من شد تا به این وزن برسند ............
بچه های گلم م م م م م م م م م م عاشقتونم م م م م م م م م م م م
اون دختر که پیش پویا نشسته دختر عموی پویا است که لطف کرده بود و یک بسته ماشین اسباب بازی به پویا کادو داده بود
کمک مربی هم زحمت کشیده بود و موهای مدیا رو اینطوری خوشگل بافته بود .
فقط یه سوال که مدیا توی خونه حتی اجازه نمی ده موهاش رو شونه کنیم یا ببندیم زود می گه دردم اومد و فرار می کنه ... حالا اینکه چطوری نشسته زیر دست اون خانم و موهاش رو اینطوری از ریشه بافته و کشیده
جای بسی تعجب داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
مگه اینکه سی دی دوربین مدار بسته اتاق شون رو از مدیر مهد بگیرم و نگاه کنم