خرداد 92

واکسن دو ماهگی اش رو زدیم و با قد     و وزن     

خدا رو شکر شبها اصلا باهاش مشکل ندارم خوب می خوابه ولی  در طول روز اصلا نمی خوابه . از صبح تا شب جمعا شاید دو ساعت . خوابش نهایتا نیم ساعته

الان که با مدیا هستم ترجیح دادم صبح تا ظهر بصورت نیمه وقت بفرستمش مهد کودک

اول اینکه عادت به مهد رفتنش ترک نشه و دوم اینکه چون پسرم نوزاده و مراقبت های خاص خودش رو داره نصف روز رو به اون برسم و مدیا نباشه که بخواد ببینه و احساس حسادت بکنه ولی تا به خودم میام می بینم ظهر شده و سرویس اش مدیا رو آورده درب خونه

وقتی میاد بازم کلی ازش سوال می کنم که مهد چطوری بود و خوش گذشت و چکار کردی ؟

از وقتی داداشی اش اومده دنیا بیشتر به کارتون وابسته اش کردم تا منم بتونم به داداشی برسم و اینکه دیگه بعدازظهر ها با پیش پیش نمی خوابونمش . می خواهم اگه خوابش میاد خودش بخوابه اگر نه (بر خلاف میلم) بعدازظهرها نخوابه تا شب یکدفعه بخوابه

یه روز داداشی که داشت گریه می کرد مدیا رفت پیش باباش و گفت : بابایی داداشی همش گریه می کنه داداشی دیگه بخر ....!!!!!!

اینجا به اصرار از من خواست که داداشی رو روی پاهاش پیش پیش کنهخ

اینجا عموی مدیا براش کیک تولد گرفته بود و اینم عکس مانی پسر عموی مدیا

پویا و آراد  پسر عمو   (داداش مانی) هر دو متولد یک روز (20/1/92)